نینی بیدارشد ازخواب ننو هنوز میخورد تاب نی نی وقتی شد بیدار مامانو کرد گرفتار نینی گریه روسرداد ازگرسنگیش خبرداد مامان نی نی رو بوس کرد یه خورده اونو لوس کرد بعدش نینی رو نازکردپوشک اونو بازکرد شیر داد به نی نی مامان کرد گرسنگیشو درمان مامان پشت نینی زدبادازگلوش دراومد نی نی نگیره دل درد گرمش نشه نشه سرد مامان چه مهربونه حیف نینی نمیدونه چه شبها که مامان جون تا صبح بیدار می مونه کنار او میشینه واسش آوازمیخونه وقتی گرسنه می شه شیر به او می رسونه رو به خدامیشینه این دعا رومیخونه وقتی بزرگ شد نی نی قدر اونو بدونه َ
خاله جون مامان همیشه کنارت هست گاهی تا صبح میشینه تا یه وقت گرسنه ات نشه یا وقتی از خواب پا شدی نترسی
گاهی از خستگی بدون بالشت خواب میره
مامان خیلی دوست داره
وقتی مریض میشی مامانت هم از غصه مریض میشه
خوش بحالت که مامان به این مهربونی داری...
|
تاریخ : شنبه 93/11/11 | 2:39 صبح | نویسنده : نفس خاله جون ریحان | نظرات ()